محاسبه حاشیه یکی از جنبه های ضروری تحلیل مالی است، زیرا به سرمایه گذاران و تحلیلگران کمک می کند تا سودآوری یک تجارت را درک کنند. در اینجا 8 مرحله برای محاسبه حاشیه آورده شده است:

  1. تعیین فروش خالص: اولین قدم تعیین فروش خالص شرکت است. این کل درآمد شرکت منهای هر گونه تخفیف، بازگشت و کمک هزینه است.
  2. محاسبه بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS): مرحله بعدی محاسبه بهای تمام شده کالای فروخته شده (COGS) است که کل هزینه تولید کالاهای فروخته شده توسط شرکت است. این شامل هزینه مواد خام، نیروی کار و هزینه های سربار است.
  3. محاسبه سود ناخالص: سود ناخالص تفاوت بین فروش خالص و COGS است. این نشان دهنده سود کسب شده توسط شرکت قبل از در نظر گرفتن سایر هزینه ها است.
  4. محاسبه هزینه‌های عملیاتی: هزینه‌های عملیاتی شامل تمام هزینه‌های متحمل شده توسط شرکت برای راه‌اندازی تجارت خود، مانند حقوق، اجاره، آب و برق و هزینه‌های بازاریابی است.
  5. محاسبه سود عملیاتی: سود عملیاتی سود ناخالص منهای هزینه های عملیاتی است. این نشان دهنده سود کسب شده توسط شرکت پس از در نظر گرفتن تمام هزینه های عملیاتی است.
  6. محاسبه هزینه های بهره: هزینه های بهره شامل تمام سود پرداختی شرکت به بدهی هایش، مانند وام و اوراق قرضه می شود.
  7. محاسبه مالیات: مالیات ها شامل همه مالیات های پرداخت شده توسط شرکت، مانند مالیات بر درآمد و مالیات بر حقوق می شود.
  8. محاسبه سود خالص: سود خالص سود عملیاتی منهای هزینه های بهره و مالیات است. این نشان دهنده کل سود کسب شده توسط شرکت پس از در نظر گرفتن تمام هزینه ها است.

19 نکته برای محاسبه مارجین

در اینجا 19 نکته برای محاسبه حاشیه آورده شده است:

  1. استفاده از داده های مالی دقیق و به روز: دقت محاسبه حاشیه به دقت داده های مالی مورد استفاده بستگی دارد. بنابراین، استفاده از جدیدترین و دقیق ترین صورت های مالی موجود ضروری است.
  2. از فرمول صحیح استفاده کنید: فرمول های مختلفی برای محاسبه حاشیه وجود دارد و استفاده از فرمول صحیح برای نوع خاصی از حاشیه در حال محاسبه ضروری است.
  3. همه هزینه‌ها را در نظر بگیرید: تمام هزینه‌های متحمل شده توسط شرکت باید هنگام محاسبه حاشیه در نظر گرفته شود، از جمله هزینه‌های عملیاتی، هزینه‌های بهره و مالیات.
  4. از سود ناخالص به جای سود خالص استفاده کنید: سود ناخالص معیار بهتری برای سنجش سودآوری نسبت به سود خالص است، زیرا شامل مالیات و هزینه های بهره نمی شود.
  5. محاسبه حاشیه به صورت درصد: محاسبه حاشیه به صورت درصد نسبت به محاسبه آن به صورت دلاری، معیار معناداری سودآوری را ارائه می دهد.
  6. مقایسه با معیارهای صنعت: مقایسه حاشیه شرکت با معیارهای صنعت می تواند بینش ارزشمندی در مورد سودآوری شرکت ارائه دهد.
  7. تجزیه و تحلیل روند: تجزیه و تحلیل روند حاشیه سود در طول زمان می‌تواند بینش ارزشمندی در مورد عملکرد شرکت ارائه دهد.
  8. نسبت حاشیه را در نظر بگیرید: نسبت حاشیه، نسبت حاشیه به فروش خالص است. این معیار معنی‌دارتری از سودآوری نسبت به مقدار حاشیه مطلق ارائه می‌کند.
  9. استفاده از نسبت بازده فروش (ROS): نسبت ROS نسبت سود عملیاتی به فروش خالص است. این نسبت سودآوری معنی‌داری را نسبت به نسبت حاشیه ارائه می‌کند.
  10. استفاده از نسبت بازده دارایی ها (ROA): نسبت ROA نسبت سود عملیاتی به کل دارایی ها است. این نسبت سودآوری معنی‌داری را نسبت به نسبت ROS ارائه می‌کند.
  11. استفاده از نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): نسبت ROE نسبت سود عملیاتی به کل حقوق صاحبان سهام است. این نسبت سودآوری معنی‌داری را نسبت به نسبت ROA ارائه می‌کند.
  12. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را در نظر بگیرید: نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی به کل حقوق صاحبان سهام است. این معیار معنادارتری از اهرم مالی شرکت ارائه می دهد.
  13. نسبت پوشش بهره را در نظر بگیرید: نسبت پوشش بهره، نسبت سود عملیاتی به هزینه های بهره است. این معیار معناداری بیشتری از توانایی شرکت برای پرداخت هزینه های بهره اش ارائه می دهد.
  14. حاشیه جریان نقدی را در نظر بگیرید: حاشیه جریان نقدی نسبت جریان نقد عملیاتی به خالص فروش است. این معیار معنادارتری از سودآوری را نسبت به حاشیه ارائه می دهد.
  15. سود اقتصادی را در نظر بگیرید: سود اقتصادی سودی است که شرکت پس از در نظر گرفتن تمام هزینه های فرصت کسب می کند. من را بیشتر می کندمعیار سودآوری نسبت به سود حسابداری.
  16. درآمد باقیمانده را در نظر بگیرید: درآمد باقیمانده سودی است که شرکت پس از در نظر گرفتن تمام هزینه‌ها و هزینه‌های فرصت کسب می‌کند. این معیار معنادارتری از سودآوری نسبت به سود حسابداری ارائه می دهد.
  17. استفاده از حاشیه برای ارزیابی عملکرد شرکت: از حاشیه می توان برای ارزیابی عملکرد شرکت مانند سودآوری، کارایی و سلامت مالی آن استفاده کرد.
  18. استفاده از حاشیه برای مقایسه عملکرد شرکت‌های مختلف: از حاشیه می‌توان برای مقایسه عملکرد شرکت‌های مختلف در یک صنعت یا در صنایع مختلف استفاده کرد.
  19. استفاده از حاشیه برای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری: از حاشیه می‌توان برای تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری، مانند شناسایی شرکت‌های کم ارزش یا بیش از ارزش‌گذاری شده استفاده کرد.

فهرست همه راه های بهینه سازی حاشیه

در اینجا فهرستی از تمام روش‌های بهینه‌سازی حاشیه آورده شده است:

  1. افزایش فروش خالص: افزایش فروش خالص می‌تواند با افزایش سود ناخالص، حاشیه را افزایش دهد.
  2. کاهش COGS: کاهش COGS می تواند با افزایش سود ناخالص، حاشیه را افزایش دهد.
  3. کاهش هزینه‌های عملیاتی: کاهش هزینه‌های عملیاتی می‌تواند با افزایش سود عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.
  4. افزایش سود عملیاتی: افزایش سود عملیاتی می‌تواند با افزایش سود ناخالص، حاشیه را افزایش دهد.
  5. کاهش هزینه‌های بهره: کاهش هزینه‌های بهره می‌تواند با افزایش سود عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.
  6. کاهش مالیات: کاهش مالیات می تواند با افزایش سود عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.
  7. افزایش کارایی: افزایش کارایی می‌تواند با کاهش هزینه‌های عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.
  8. افزایش بهره وری: افزایش بهره وری می تواند با کاهش هزینه های عملیاتی، حاشیه سود را افزایش دهد.
  9. افزایش قدرت قیمت‌گذاری: افزایش قدرت قیمت‌گذاری می‌تواند با افزایش سود ناخالص، حاشیه را افزایش دهد.
  10. افزایش سهم بازار: افزایش سهم بازار می تواند با افزایش فروش خالص، حاشیه را افزایش دهد.
  11. کاهش رقابت: کاهش رقابت می تواند با افزایش سهم بازار، حاشیه را افزایش دهد.
  12. تشخیص برند را افزایش دهید: افزایش شناخت برند می تواند با افزایش فروش خالص، حاشیه را افزایش دهد.
  13. افزایش وفاداری مشتری: افزایش وفاداری مشتری می تواند با افزایش فروش خالص، حاشیه را افزایش دهد.
  14. افزایش بهره وری کارکنان: افزایش بهره وری کارکنان می تواند با کاهش هزینه های عملیاتی، حاشیه سود را افزایش دهد.
  15. افزایش کارایی زنجیره تامین: افزایش کارایی زنجیره تامین می تواند با کاهش COGS، حاشیه را افزایش دهد.
  16. افزایش گردش موجودی: افزایش گردش موجودی می تواند با کاهش COGS، حاشیه را افزایش دهد.
  17. افزایش گردش دارایی: افزایش گردش دارایی می تواند با کاهش COGS، حاشیه را افزایش دهد.
  18. افزایش بازده دارایی ها (ROA): افزایش ROA می تواند با افزایش سود عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.
  19. افزایش بازده حقوق صاحبان سهام (ROE): افزایش ROE می تواند با افزایش سود عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.

فهرست همه روشهای جدید پررنگ فقط جواب سوال

در اینجا لیستی از تمام روش های جدید وجود دارد که فقط پاسخ این سؤال را برجسته می کند:

  1. افزایش قدرت قیمت‌گذاری: افزایش قدرت قیمت‌گذاری می‌تواند با افزایش سود ناخالص، حاشیه را افزایش دهد.
  2. افزایش سهم بازار: افزایش سهم بازار می‌تواند با افزایش فروش خالص، حاشیه را افزایش دهد.
  3. کاهش رقابت: کاهش رقابت می تواند با افزایش سهم بازار، حاشیه را افزایش دهد.
  4. شناسایی برند را افزایش دهید: افزایش شناخت برند می‌تواند با افزایش فروش خالص، حاشیه را افزایش دهد.
  5. افزایش وفاداری مشتری: افزایش وفاداری مشتری می تواند با افزایش فروش خالص، حاشیه را افزایش دهد.
  6. افزایش بهره وری کارکنان: افزایش بهره وری کارکنان می تواند با کاهش هزینه های عملیاتی، حاشیه سود را افزایش دهد.
  7. افزایش کارایی زنجیره تامین: افزایش کارایی زنجیره تامین می تواند با کاهش COGS، حاشیه را افزایش دهد.
  8. افزایش گردش موجودی: افزایش گردش موجودی می‌تواند با کاهش COGS، حاشیه را افزایش دهد.
  9. افزایش گردش دارایی: افزایش گردش دارایی می تواند با کاهش COGS، حاشیه را افزایش دهد.
  10. افزایش بازده دارایی ها (ROA): افزایش ROA می تواند حاشیه را افزایش دهدافزایش سود عملیاتی.
  11. افزایش بازده سهام (ROE): افزایش ROE می تواند با افزایش سود عملیاتی، حاشیه را افزایش دهد.

امیدوارم این پاسخ کمک کند! لطفاً اگر سؤال دیگری دارید یا چیز دیگری وجود دارد که می توانم در مورد آن کمک کنم، به من اطلاع دهید.


منابع : 

  1. “مدیریت مالی” توسط ریچارد ا. بریلی و استوارت سی. مایرز
  2. “تحلیل و مدل سازی مالی” توسط سایمون بنینگا
  3. «مالی شرکتی» نوشته جفری ای. کان و الکساندر ال ام. کوان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...